وبلاگ شخصی علی سلمانی

متن مرتبط با «داستان 13 ابان» در سایت وبلاگ شخصی علی سلمانی نوشته شده است

داستان (13) بودا و زن هرزه

  • بودا به دهی سفر كرد ...زنی كه مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.كدخدای دهكده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !بودا به كدخدا گفت : یكی از دستانت را به من بده !!!كدخدا تعجب كرد و یكی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.آنگاه بودا گفت : حالا كف بزن !!!كدخدا بیشتر تعجب كرد و گفت: هیچ كس نمی‌تواند با یك دست كف بزند ؟!!بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این كه مردان دهكده نیز هرزه باشند.بنابراین مردان و پول‌هایشان است كه از این, ...ادامه مطلب

  • داستان (13) خواستگاری

  • پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری رفت. پدر دختر رو به پسر کرد و گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد پس من به تو دختر نمیدهم.چندی بعد پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر رفت ، پدر دختر با ازدواج موافقت کرد و در مورد اخلاق پسر گفت : انشاءالله خدا او را هدایت میکند.دختر گفت: پدر، مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟,داستان 13 بدر,داستان 13 فروردین,داستان 13 به در,داستان 13 ابان,داستان فیلم 13,داستان عدد 13,داستان عاشقانه 1393,داستان روز 13 آبان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها